ارمیا، کولوچه عسلی ارمیا، کولوچه عسلی ، تا این لحظه: 13 سال و 3 ماه و 25 روز سن داره
ایلمان،کولوچه مرباییایلمان،کولوچه مربایی، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 15 روز سن داره

ღ کولوچه های مامان ღ

اردیبهشت 93 کولوچه ها

شبها ساعت 10 خاموشی می زنیم و یکی از برقها رو فقط روشن می گذاریم و فضا رو تاریک می کنیم و کولوچه ها می فهمن وقت خوابه. ارمیا می گه: مامان هوا تاریک شده. بخوابیم؟ می گم بـــــــــــله. خلاصه براشون قصه می گم و ارمیا هم میگه مامان دستم رو بگیر. دستش رو می گیرم و ایلمان هم طرف دیگه به به مامان می خوره و همینجوری خوابشون می بره. دیشب موقع خواب، ایلمان بلا می خواست شیطنت کنه و به قول ارمیا بازیگوشی کنه. همش ارمیا رو صدا می زد و می گفت: داداش داداش برق. یعنی بریم برقها رو خاموش کنیم و تاریک بشه و بخندیم. آخه از این کارها زیاد می کنن. ارمیا هم می گفت: بله چی میگی؟ بعد می گفت: نه آخه آقا برقی میاد و برقمون رو قطع می کنه ها. اونوقت تاریک میشه...
9 ارديبهشت 1393

ایلمانو می خوام

دیروز ایلمان کشوی آشپزخونه رو کشیده بود بیرون و رفته بود توش و داشت کشوی بالایی رو فضولی می کرد. دیدم ارمیا نگران شده و بهش می گه: ایلمان میفتی، گریه می کنی ها. اونوقت من هم گریه می گنم و می گم: من ایلمانو می خوام. الهی قربون مهربونی هاش. بعد هم به من گفت: مامان بیارش بیرون. الان میفته. من هم ناراحت می شم و گریه می کنم. ایلمان خیلی بلا شده و دائم موهای ارمیا رو می کشه و بهش زور می گه. ارمیا هم دلش نمیاد ایلمان رو بزنه. مگراینکه دیگه به حدی برسه که شیطنتهای ایلمان امانش رو ببره. اونوقت اون هم مثلا داره ایلمان رو می زنه ولی بیشتر سایه اون رو می زنه و هر از گاهی هم نزدیک تر میشه و می زنه روی دستش و پاش. با هم خوب بازی می کنن...
6 ارديبهشت 1393

مو فرفریه مامان

موهای ایلمان خیلی بامزه فر شده بود. یادمه ارمیا هم توی همین سن که بود موهاش فر خورده بود. موهای خودم توی بچگی همینطور بود. چند روز پیش که از اداره برگشتم خونه دیدم بابایی در کمال ناباوری و بی انصافی، خودش موهای ایلمان رو کوتاه کرده. منو میگی انقدر ناراحت شدم که نگو. الکی گفت سشوار کشیدم. دیدم نخیر داره منو سرکار می گذاره تا ناراحت نشم. بعد که دید فهمیدم، گفت، آخه خیلی ناز شده بود، چشمش می کردن. بعدش هم هوا گرم شده و بچه اذیت میشه. از دست این باباها با این تزهاشون. حالا خوبه که خودش هم عاشق موهای فره ها. همش دارم حرص می خورم. ارمیا می گفت: مامان بابا سشوار نکشیده، موهای طفلی ایلمان رو قیچی کرده. ...
1 ارديبهشت 1393
1