اردیبهشت 93 کولوچه ها
شبها ساعت 10 خاموشی می زنیم و یکی از برقها رو فقط روشن می گذاریم و فضا رو تاریک می کنیم و کولوچه ها می فهمن وقت خوابه. ارمیا می گه: مامان هوا تاریک شده. بخوابیم؟ می گم بـــــــــــله. خلاصه براشون قصه می گم و ارمیا هم میگه مامان دستم رو بگیر. دستش رو می گیرم و ایلمان هم طرف دیگه به به مامان می خوره و همینجوری خوابشون می بره. دیشب موقع خواب، ایلمان بلا می خواست شیطنت کنه و به قول ارمیا بازیگوشی کنه. همش ارمیا رو صدا می زد و می گفت: داداش داداش برق. یعنی بریم برقها رو خاموش کنیم و تاریک بشه و بخندیم. آخه از این کارها زیاد می کنن. ارمیا هم می گفت: بله چی میگی؟ بعد می گفت: نه آخه آقا برقی میاد و برقمون رو قطع می کنه ها. اونوقت تاریک میشه...
نویسنده :
مامان ارميا و ایلمان
10:27